شَوَند

دغدغه های یک بسیجی؛ فعال در حوزه رسانه و تولید صنعتی

شَوَند

دغدغه های یک بسیجی؛ فعال در حوزه رسانه و تولید صنعتی

از افکار و اهدافی که دارم، از کارهایی که کردم و باید بکنم، از روزمرگی ها و هزار حرفی که باید بزنم و جلوی چشمم باشه، از خدا از امید از " الدنیا مزرعه الاخره " و از هزار حرف نزده و نگفته؛ باید گفت باید شنید باید "عمل" کرد.
خدا توفیق بده که همواره در حال جهاد باشیم؛ " کل یوم العاشورا و کل ارض الکربلا " یعنی دفاع همچنان باقیست.
نسل ما نسل جنگ رو در روی 8 ساله نیست؛ نسل ما نسل جنگ خاموش است؛ جنگ اقتصادی جنگ فرهنگی
حالا باید چیکار کرد؟ باید معبر زد؛ باید سنگر به سنگر، کارگاه به کارگاه، قلم به قلم فتح کرد رفت جلو
خودش میگه "هو الذی أنزل السکینة فی قلوب المؤمنین لیزدادوا أیماناً مع إیمانهم"
دل که قرص باشه هدف که روشن باشه دیگه ترس از چیه ؟
از آسیب ها و راهکارهای حوزه رسانه و فرهنگ میخوام بگم
از آسیب ها و راهکارهای حوزه تولید و اقتصاد تولیدی میخوام بگم
ایشالله که خودش یاریمون بده

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سبک زندگی» ثبت شده است

ما با امام خود پیمان خون بستیم

سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۶:۳۶ ب.ظ
یا مقلب القلوب و الدلهایمان *** یا مدبر العشق و الآمالمان
    یا محول الدین و الدنیایمان *** حول حالنا الی احسن الحال

امسال هم مثل سال قبل اول سال را با مولای خود حسین علیه‌السلام شروع کردیم
اما با یک تفاوت مهم؛
امسال دست در دست شریک زندگیم دعای تحویل سال را خواندم
عاقبت بخیری و انرژی فراوان برای کامل کردن دین خود و ساختن کشور و بعد خانواده خود را از خدا طلب کردیم
انشالله در این سال جدید بتوانیم مسیر پیشرفت خودمون را در تولید صنعتی با قوت بیشتر ادامه بدیم و بتوانیم حداقل چندین محصول دیگر به سبد تولید گروهمون بیافزاییم
امید که امام حسین علیه‌السلام هم مثل سال قبل همواره کمک حالمون باشه

شعار امسال هم خدا رو شکر مثل سه سال قبل مربوط به مسائل اقتصادی و تولید هست که انشالله بتوانیم امسال لبخندی بر لبان مهدی فاطمه عج الله بیاندازیم

السلام  علیک یا اولیا الله
  • مهدیار

لذتِ شیرینِ قرض‌الحسنه

يكشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۱، ۰۴:۰۹ ب.ظ

تو کارگاه مشغول کاری؛
تلفن‌ت زنگ میخوره پشت خط رفیقت‌ـه که بعد احوال‌پرسی میگه فلانی، اینقدر داری تا این تاریخ بهم بدی؟ به مشکل برخوردم
شاید برا همه اتفاق افتاده باشه، برای من که هفته‌ای چند بار اتفاق میوفته

وقتی آدم به یکی یه پولی قرض‌ میده؛
یا با قرض دادن یه دستگاه یا جنسی کار یکی رو راه میندازه؛
یه حسی تو وجودش هست که انگار خدایی تر شده؛
به خدا نزدیکتر شده؛
یه جور احساس رضایت از خودش داره؛
یه جور احساس که یعنی آره خدا، منِ بنده‌ات کار یکی از بنده‌هات رو راه انداختم، حال کردی؟

سنتِ قرض‌الحسنه یک سنتِ ثواب و خوب و آرامش‌بخشی است.
منِ نوعی میتونم پولی که دارم قرض میدم رو بزنم تو کار و از قبالش تو همون چند ماه کلی پول دربیارم و مشکلی هم نداره
ولی من به شما عرض کنم، لذتی که تو قرض الحسنه هست تو این پولها نیست.
یه جوری انگار آدم با این قرض الحسنه از حلال بودن مالش مطمئن‌تر میشه، مالش رو خوشمزه‌تر میکنه، زندگی‌ش رو شیرین‌تر میکنه
این لذت رو اگر تجربه نکردین از دست ندین.


پی‌نوشت: با چندتا از رفقای صمیمی تو نت یه صندوق قرض الحسنه بین خودمون درست کردیم که ایشالله بتونیم خوب جلو ببریم و مشکلی نباشه، سری بعدش همه رفقا رو دعوت میکنیم.
چه خوبه با خورده پولهای ماهیانه، خودمون هم پس اندازی درست میکنیم هم مشکلی از رو دوش هم‌نوع‌هامون برمیداریم


بنی آدم اعضای یک پیکردند ***که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار *** دگر عضوها را نماند قرار


ایشالله که خدا هم از ما راضی باشه

  • مهدیار